کودکی ها
کودکی هایم اتاقی ساده بود
قصه ای دور اجاقی ساده بود
شب که می شد نقش ها جان می گرفت
روی سقف ما که طاقی ساده بود
می شدم پروانه خوابم می پرید
خواب هایم اتفاقی ساده بود
زندگی دستی پرازپوچی نبود
بازی ما جفت وطاقی ساده بود
قهر می کردم به شوق آشتی
عشق هایم اشتیاق ساده بود
ساده بودن عادتی مشکل نبود
سختی نان بود وباقی ساده بود